اخذ دستور موقت؟ شاید تا به حال در بسیاری از مراجع قضایی و حقوقی یا حتی محیط های دیگر این اصطلاح را شنیده باشید. این اصطلاح حقوقی شرایط خاصی دارد که در این نوشتار قصد داریم در مورد مراحل اخذ دستور موقت توضیحاتی ارائه دهیم.
در حالت کلی یکی از مشکلاتی که در مجموعه های قضایی و حقوقی وجود دارد طولانی بودن رسیدگی به مسائل و امور قضایی است. در برخی موارد طولانی شدن بررسی یک پرونده جبران های ناپذیری به آن وارد می کند و ممکن است یکی از طرفین متحمل ضرر و زیان هایی شود. آیا قانون برای این مسئله راه حلی در نظر گرفته است.
منظور از دستور موقت یا دادرسی فوری چیست؟
در ماده 310 قانون آیین دادرسی مدنی، قانون گذار در مورد دستور موقت توضیحاتی ارائه می دهد. در این ماده قانونی اذعان می شود که : ” در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد، دادگاه به درخواست ذینفع با شرایطی دستور موقت صادر می کند”. در مورد دستور موقت در آیین دادرسی مدنی می توان گفت که قانونگذار صراحتا تصریح کرده است که بنا بر شرایط موجود می توان این کار را انجام داد. مراحل اخذ دستور موقت باید طبق قانون و نظر مقام قضایی انجام شود.دستور موقت در امور کیفری و جزایی:
در قانون آیین دادرسی کیفری این مسئله به راحتی امکان پذیر نیست و در تبصره 1 ماده 690 قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات مصوب 1375، به این مسئله به این صورت اشاره شده است: ” مقام قضایی با تنظیم صورتمجلس دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را تا صدور حکم قطعی خواهد داد”. در تبصره 1 ماده 690 قانون مجازات اسلامی، مقام قضایی با توجه به ممانعت از حق و مزاحمت به دستور فوری می تواند دستور موقت را صادر کند. صدور دستور موقت برای برخی مسائل صادر می شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.دو نوع مراحل اخذ دستور موقت کدام هستند؟
دستور موقت به نام دادرسی فوری نیز شناخته می شود. این نوع دستور موقت یک رسیدگی است که ویژگی های خاص خود را دارد. از جمله ویژگی های این دادرسی می توان به سرعت، عدم ورود در ماهیت دعوا و حذف تشریفات آن اشاره کرد. این ها از مشخصه های اصلی دستور موقت محسوب می شوند. در حالت کلی می توان گفت دادرسی فوری یک دادرسی استثنایی است و برای موارد خاص اجرا می شود. در دادرسی فوری، خواهان درخواست را از طریق دادرسی فوری دنبال می کند تا با سرعت بیشتری به نتیجه برسد. زیرا اگر دادگاه بخواهد به روند عادی پرونده ادامه دهد ممکن است خسارت های بسیاری به خواهان وارد شود که حتی قابل جبران نباشد. در این مورد خواهان، درخواست دادرسی فوری می دهد. در دو مورد نیاز به تعیین تکلیف فوری است که دادگاه حکم دستوری موقت صادر می کند.موارد اخذ دستور موقت:
اولین مورد، زمانی است که برای امورات فوری نمی توان تعریفی ارائه داد یا آن ها را شماره گذاری کرد. این جمله به این معنی است که تکلیف فوری می تواند در هر دعوایی مصداق داشته باشد. در نظر داشته باشید که فوری بودن یک امر ماهوی می باشد، بدین معنی که اگر چند روز و حتی چند ساعت در رسیدگی تاخیر به وجود بیاید خسارت به طرفین دعوا وارد می شود که باید آن را از موارد دادرسی فوری محسوب کرد. در حالت دو اشکالاتی در جریان اجرای احکام یا اسناد لازم الاجرا اداره ثبت پیش می آید که این موضوع نیاز به دستور فوری دارد. در فوریت باید این نکته را مد نظر داشت که اگر دادرس به موضوع رسیدگی نکند در این میان ممکن است حقی فوت شود یا اینکه زیان جبران ناپذیری به طرفین وارد آید که این موضوع ملزم اتخاذ تدبیری فوری و اثبات آن از مراحل اخذ دستور موقت است.نکات مهم در مورد اخذ مراحل دستور موقت: 3 نکته
نکات دستور موقت بر سه نوع شناخته می شود:- در قسمت اول، دادرسی فوری می تواند به توقیف اموال دایر باشد. به عنوان مثال این مورد ممکن است زمانی باشد که نسبت به حقوق حاصل از ثبت، علامت تجاری یا حقوقی از این دست اقامه انجام شود که خواهان حین ضمن دعوا دستور موقت را خواستار می شود. این خواسته می تواند دستوری مبتنی بر توقیف کالا های تقلبی باشد یا اینکه درخواست عدم ساخت و فروش آن ها را داشته باشد.
- در نوع دوم دستور موقت ممکن است به انجام یک عمل دایر باشد. برای نمونه ممکن است ساکنان مشاعی یک ملک در مورد تعمیر کار در ملک از سوی یکی از افراد به مشکل برخورد کنند. در این حالت فرد برای تعمیر ملک می تواند دستور فوری درخواست کند.
- اگر دستورموقت به جلوگیری از انجام کاری دایر شود. برای مثال می توان زمانی را گفت که خواهان دستور موقت را برای زمانی درخواست می کند که صدور حکم استیفای دین از اموال انتقال گیرنده در مورد فرار از تایدیه دین را درخواست کرده است و تا زمان پایان دادرسی، خواستار صدور حکم موقت است.